در ادبیات روانکاوانه هنگامی که از تمایل به برقراری رابطه جنسی با کودکان صحبت به
میان می آید به عنوان یک آسیب جدی از آن نام برده می شود. در سبب شناسی آن به
ناتوانی فرد در ارضای میل جنسی در قالب عادی آن و پناه بردن به کودکان و جایگزین
ساختن آنان به جای افراد بالغ اشاره می شود که ریشه در عوامل زیر دارد
:
1- احساس حقارت
شدید در رویارویی با جنس مخالف : افراد پدوفیلیک یا بچه باز نوعی گرایش اجتنابی از
مواجهه و رو در رویی جنسی با بالغان همجنس یا غیر همجنس دارند. این احساس به روابط
اولیه فرد با والدین و بخصوص والد غیر همجنس ارتباط دارد. مردان پدوفیلیک دارای
مادرانی بوده اند که به با رفتار خود احساس ترس و شرم را از زنانگی و عناصر زنانه
در ذهن فرزند خود پرورانده اند. پدران این افرادی نیز اکثرا" ناتوانی خود را در
قالب سختگیریهای افراطی و غیر منطقی و ایراد گیریهای دائمی پنهان می سا خته اند که
در نهایت به ایجاد و افزایش احساس ناتوانی و حقارت و بخصوص در رابطه با جنس مخالف
انجامیده است . آنها ناخواسته با ایجاد اوهام ناخودآگاه شرم و ترس از زنان و اندام
تناسلی آنان در ذهن پسرانشان بتدریج هسته های قدرتمندی از جریانات هدایت کننده و
شکل دهنده گرایشات جنسی انحرافی به سمت کودکان را تثبیت ساخته که در بزرگسالی به
شکل آسیب جدی نمایان می گردد.
2- نیاز به ارضای
اوهام مربوط به احساس حودشیفتگی بدون مقاومت : خوشیفتگی را شاید شایعترین علامت
بیمارگونه در پدوفیلیکها دانست. در بررسیهای زیادی که در خصوص ارتباط بین خودشیفتگی
و تمایلات پدوفیلیک در این افراد داشته ام دلایل بسیار قوی از قدرتمند بودن آن
یافته ام که می تواند به عنوان یک یافته جدید در ادبیات روانکاوانه از آن صحبت به
میان آورد. اصطلاح " ارضای نیاز خودشیفتگی بدون مقاومت " را برای اولین بار در
خصوص این افراد بکار می گیرم. پدوفیلیکها ناتوان از مقابله برای ارضای خودشیفتگی
خود با افراد بالغ به ناچار قربانیان کم سن و سال را انتخاب می کنند که چندان
مقاومتی در برابر این میل ناخودآگاه و قوی آنها از خود نشان نمی دهند.
3- تجربیات جنسی
دردناک اولیه در دوران خردسالی و اوایل نوجوانی وجود دارد: این واقعیت که اکثر
پدوفیلیکها سابقه تجاوز و تعرض در کودکی را داشته اند در شرح حال آنها در طول جلسات
رواندرمانی به وضوح آشکار است. گرایشات انحرافی آنان در بزرگسالی می تواند همانند
سازی با هویت آسیب دیده کودکی آنها باشد. " همانند سازی با خویشتن آسیب دیده
" اصطلاحی است که به عنوان یک نوآوری می توانیم در سبب شناسی پدوفیلی از آن یاد
کنیم.
4- پدوفیلیکها و
وسواس نسبت به توانایی جنسی : رفتار جنسی انحرافی پدوفیلی در اصل وسواس و دوگانگی و
تردید نسبت به توانمندی ارضای جنسی در برابر بالغان است. این وسواس بصورت مکرر در
رابطه با قربانیان آنان یعنی کودکان تکرار می شود. رفتارهای جنسی افراد پدوفیلیک با
کودکان به شکل وسواسگونه و با قربانیان متعدد در فواصل زمانی خاص تکرار می گردد .
این تکرار فرافکنی اوهام وسواسگونه فرد بر کودکان می باشد.
با توجه
به این عوامل و با نگاهی به بررسیهای منطقه ای و پژوهشهای جهانی نوعی گرایشات
پدوفیلیک خاص در خاورمیانه و بخصوص کشورهای عربی و ایران می بینیم که با بافت
فرهنگی و چهارچوبهای ارزشی و اعتقادی مردمان این ناحیه از جهان امتزاج یافته و
شکلی گاه رسمی به خود گرفته است. ازدواج با دختران نابالغ یه عنوان اصلی ترین نمود
پدوفیلی به شکل رسمی و قانونی آن هنجاری پذیرفته شده است که باعث مشکلات عدیده در
این جوامع شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر