۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

سه تا شش سالگی : سن آغاز آسیبهای جنسی { یک یافته جدید }

پژوهشهای گوناگون کمتر به نقش عوامل ژنتیک در ایجاد آسیبهای جنسی تاکید دارند. به عنوان یک روان شناس و رواندرمانگر با مراجعان زیادی که از مشکلاتی نظیر گرایشان همجنس خواهانه و اختلال هویت جنسی و تمایلات لزبینی رنج می بردند سرو کار داشته ام. این نکنه را در اکثریت قریب به اتفاق این مراجعان مشترک یافتم که در دوره سنی سه تا شش سالگیشان به گونه ای خاص در معرض شرایط پرورشی متفاوتی با دیگران قرار داشته اند که آنها را از افراد غیر مبتلا متمایز می سازد. این تفاوتها را می توانم در طبقه بندی زیر خلاصه نمایم :
1- جایگاه کودک در خانواده از لحاظ جنسیت : قرار داشتن یک دختر در بین چند پسر یا یک پسر در میان چند دختر
2- نزدیک یا دور بودن به والد غیر همجنس: رابطه بسیار نزدیک پسر با مادر یا دختر با پدر
3- جنسیت همبازیهای این دوره سنی : پسر با همبازیهای دختر یا دختر با همبازیهای پسر
4- تجربیات و بازیهای جنسی در دوره سنی سه تا شش سالگی توسط همجنسان
5- تحریکات جنسی پیشرس توسط والدین غیر همجنس
نتیجه اینکه قرار گرفتن در شرایط خاص و آسیب زای نا همگون و نامتعادل جنسی در کودکی می تواند نقش قوی و تعیین کننده ای در ایجاد تعارضات و اختلالات جنسی در آینده ایفا نماید.

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

جالب بود...
من مورد2و3 رو داشتم.
حالا میشه یه جوری این گرایش رو درستش کرد؟

بابک گفت...

واقعا که آقای دکتر ابراهیمی خسته نباشید/
یه وقت شما رو به خاطر یه همچجین کشف های مهم و بزرگی از مطبتون ندزدند؟
اقای عزیز همه اینها در حد نظریه هست و در کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد سالها قبل(قبل از اینکه شما متوجه بشید) در جلد دوم بحث و بررسی مفصل شده است و این 5 تفاوت هم در آن به بحث و چالش کشیده شده و جزو آن نظریه ها هم هست.جناب دکتر از شما دعوت می کنم که آخرین جملات فصل دهم کتاب هیلگارد را با دقت بخوانید اما من برایتان خلاصه وار آن را تکرار می کنم
((همانطور که نمی توان گفت علت واقعی دگرجنسگرایی چیست به همان اندازه هم نمی توان گفت که علت واقعی همجنسگرایی چیست و این سوال که علت همجنسگرایی چیست خود به نوعی یک سئوال بالکل غلط و تا حدودی مسخره است))

بابک گفت...

تعجب می کنم که شما چرا به این یافته ها که در اواخر دهه هشناد و اوایل دهه نود بررسی شده و در تمام کتاب های روانشناسی قدیمی به بحث کشیده شده یافته های جدید می گویید.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این نظریه هایی که شما گفتید گرچه تا حدودی ممکن است با واقعیت صدق کند اما حمایت های ناچیزی از انجمن های علمی و روانشناسی و .... کسب کرده اند و از شما دعوت می کنم که علاوه بر هیلگارد کناب روان شناسی عمومی وین ویتن را بخوانید و این جمله را که در صفحه 186 در رد گفته شما نوشته شده رو از ذهنتان بگذرانید ((......یافته ها حاکی است که علتهای همجنسگرایی به جای اینکه محیطی باشند بیشتر زیستی است))

در ضمن آقای دکتر شما که لطف کردین این همه یافته های جدید رو برای ما ذکر کردین لطف می فرمودین منبع علمیتون رو هم واسه این ادعاها ذکر می کردین. والله تو دانشگاه به ما یه جور دیگه طریقه اثبات نظریات علمی رو یاد دادن! بر خلاف گفته های شما انجمن روانپزشکان امریکا، انجمن پزشکان امریکا، انجمن روانکاوان امریکا، انجمن روانشناسان امریکا، آکادمی اطفال امریکا، انجمن ملی مددکاران امریکا، و همه انجمن های علمی معتبر دنیا همجنــسگرایی رو یه گرایش طبیعی می دونن و تنها بیماری و اختلالی که در این رابطه وجود داره هموفوبیا یا ترس از همجنــسگراهاست که خب اون هم به من و امثال من ربطی نداره

ناشناس گفت...

به نظر می رسه این آقا بابک یک بچه دانشجویی است که هنوز دارد هیلگارد می خونه. لطفا" لیسانست را بگیر بعد بیا وارد وادی نقد بشو.

بابک گفت...

جناب ناشناس عزیز اگه شما دلایل و مطلب علمی دارین می تونید به جای طعنه و متلک انداختن اونها رو اینجا ذکر کنین ثانیا حالا کی گفته شما کاسه داغ تر از آش بشید فعلا که دیدید من با و جود بچه دانشجو بودن سوتی ها را گرفتم.(با دلیل و مدرک)
در ضمن کسی که با اسم ناشناس می یاد کامنت می ذاره حرف از بچه بودن نزنه

بابک گفت...

جناب آقای ابراهیمی من به گرایش های همجنسخواهانه به شکل یک مشکل نگاه نمی کنم.این نه تنها نظر شخصی من نیست بلکه نظر و دیدگاه خیلی از اهالی علم روانشناسی روانپزشکی و پزشکی معتبر دنیاست
از شما بعید بود که به عنوان یک دکتر روانشناس گرایشات همجنسخواهانه را به شکل یک مشکل بررسی کنید.شما که باید بهتر از من بدونید که رفرنس های علمی این گرایش رو از لیست بیماری ها خیلی وقته خارج کرده.خب دیگه همه چیز مملکتمون باید به هم بیاد.دکترش هم مثل بقیه حرفه های دیگه این مملکت...........
پیشاپیش سال جدید رو به شما تبریک می گم و امیدوارم در سال های حدید این فقر فرهنگی و نادانی کم و کمتر شود.

بابک گفت...

البته منظور من از فقز فرهنگی و نادانی مربوط به آقای دکتر نبود کلا عرض کردم.

ناشناس گفت...

آقای دکتر من پسری هستم که 24 سال دارم و حداقل سه مورد از موارد گفته شده را در کودکیم داشته ام. بشدت به همجنسانم علاقه مندم و اگر در خیابان دختری را با پسری ببینم دوست دارم جای دختر باشم.بگویید باید چکار کنم. من خیلی از آینده ام می ترسم

بابک گفت...

نترس عزیزم...با ترسیدن و غصه خوردن چیزی درست نمیشه..باید واسه خودت یک دوست پسر و یک شریک عاطفی پیدا کنی تا روحیه خوبی پیدا کنی...با پدر و مادرت هم در میون بذاری خیلی خوبه..بذار اونا بفهمن تو همجنسگرایی و خیال نکنن ادم همجنسگرا شاخ داره یا دم داره.

ناشناس گفت...

ممنون از اینکه یافته های خودتونو اینجا گذاشتید.....من هم چنتا از این مواردو دارم البته قبلا هم این مواردو تا حدودی اشنایی داشتم...... و دارم سعی میکنم که خودمو تغییر بدم و تا حدودی هم نتیجه داده بازم ممنون

ناشناس گفت...

همجنس گرایی سالهاست که طی تحقیقات علمی از فهرست Sexual Disorder ها دراومده و یک گرایش طبیعی محسوب میشه.

در آمریکا اگر بفهمند کسی درصدد درمان همجنسگرایی است، پیگرد قانونی داره، زیرا تمام تلاش ها برای عوض کردن گرایش جنسی مطلقاً باعث بدتر شدن وضعیت روانی شخص میشه.

توجه داشته باشید که گرایش Homosexuality و Heterosexuality گرایشات صرف و مطلقی نیستند بلکه گرایش جنسی هر انسان روی طیفی بین این دو قرار داره و گفته میشه فقط 2% کل آدم ها Homosexual یا Heterosexual مطلق و کامل هستند.

ناشناس گفت...

با سلام
پیشنهاد می کنم به این وبلاگ سر بزنید
http://hamjens.persianblog.ir/