پژوهشهای گوناگون کمتر به نقش عوامل ژنتیک در ایجاد آسیبهای جنسی تاکید دارند. به عنوان یک روان شناس و رواندرمانگر با مراجعان زیادی که از مشکلاتی نظیر گرایشان همجنس خواهانه و اختلال هویت جنسی و تمایلات لزبینی رنج می بردند سرو کار داشته ام. این نکنه را در اکثریت قریب به اتفاق این مراجعان مشترک یافتم که در دوره سنی سه تا شش سالگیشان به گونه ای خاص در معرض شرایط پرورشی متفاوتی با دیگران قرار داشته اند که آنها را از افراد غیر مبتلا متمایز می سازد. این تفاوتها را می توانم در طبقه بندی زیر خلاصه نمایم :
1- جایگاه کودک در خانواده از لحاظ جنسیت : قرار داشتن یک دختر در بین چند پسر یا یک پسر در میان چند دختر
2- نزدیک یا دور بودن به والد غیر همجنس: رابطه بسیار نزدیک پسر با مادر یا دختر با پدر
3- جنسیت همبازیهای این دوره سنی : پسر با همبازیهای دختر یا دختر با همبازیهای پسر
4- تجربیات و بازیهای جنسی در دوره سنی سه تا شش سالگی توسط همجنسان
5- تحریکات جنسی پیشرس توسط والدین غیر همجنس
نتیجه اینکه قرار گرفتن در شرایط خاص و آسیب زای نا همگون و نامتعادل جنسی در کودکی می تواند نقش قوی و تعیین کننده ای در ایجاد تعارضات و اختلالات جنسی در آینده ایفا نماید.
1- جایگاه کودک در خانواده از لحاظ جنسیت : قرار داشتن یک دختر در بین چند پسر یا یک پسر در میان چند دختر
2- نزدیک یا دور بودن به والد غیر همجنس: رابطه بسیار نزدیک پسر با مادر یا دختر با پدر
3- جنسیت همبازیهای این دوره سنی : پسر با همبازیهای دختر یا دختر با همبازیهای پسر
4- تجربیات و بازیهای جنسی در دوره سنی سه تا شش سالگی توسط همجنسان
5- تحریکات جنسی پیشرس توسط والدین غیر همجنس
نتیجه اینکه قرار گرفتن در شرایط خاص و آسیب زای نا همگون و نامتعادل جنسی در کودکی می تواند نقش قوی و تعیین کننده ای در ایجاد تعارضات و اختلالات جنسی در آینده ایفا نماید.