هذیان جمعی با فولی اودوکس folie a deux تعریف بسیار گسترده ای دارد. می تواند بین اعضای یک خانواده باشد یا یک فامیل بزرگ یا مردم یک روستا یا شهر و حتی در سطح یک کشور و گاه در بین ملتها. به اقتضای حرفه ام موارد این اختلال را بسیار دیده ام. بیشتر در بین خانواده ها. گاه آنقدر با فرهنگ و سنت و رسوم آمیخته می گردد که چهره واقعیش را به سختی می شود تشخیص داد. علامت اصلی این اختلال پذیرش بی چند و چون گفته ها و رفتارهای فرد ی است که از جهاتی بیش از حد بر شخص یا اشخاص دیگر تاثیر گذار است. بین زن و شوهر و پدر و فرزند و برادر و خواهر شایعتر است. شخص اصلی رفتار غیر منطقی یا غیر عاقلانه ای که محتوای هذیانی آن آشکار است را ابراز می کند و دومی بی قید و شرط می پذیرد. در باندهای خلافکاران این اختلال بسیار شایع است. قاتلانی که تحت امر دیگری دست به قتل زده اند تصورشان این بوده است که کار درستی انجام داده اند چون دیگری از آنها خواسته است . جالب اینجاست که خود را بی گناه می پندارند اما واقعیت این است که در فضای روابط هذیانی بین آمر و مامور جنایت مفهوم واقعی خود را از دست می دهد. حتی درشرایط مستعد کننده شیوع این هذیان جنایت می تواند به امر مقدسی تبدیل گردد که افتخار به دنبال می آورد. شکنجه گردر فضای هذیانی اعمال غیر انسانی خود را با تفسیر واژگونه خدمت به انسانیت و وطن و یا دین تلقی می کند . در سطح یک کشور می توانیم به آلمان نازی و شخص هیتلر اشاره کنیم که چگونه هذیان خود بزرگ بینی به رفتارهای نسل کشی اقلیتها تبدیل گردید.
جالبترین نمونه برای من فردی بود که در سطح فامیل و خانواده اش به رابط امام زمان معروف شده بود. اطرافیانش چنان با اعتقاد از او حرف می زدند که انگار با همه وجود ادعای او را پذیرفته اند و تلاش می کردند دیگران را هم در هذیان خودشان شریک کنند. وقتی از آنها دلیل خواستم با چنان خشم و عصبانیتی واکنش نشان دادند که از گفته ام پشیمان شدم. حتی لیستی هم تهیه کرده بودند تا اسامی سیصد و سیزده نفر را به عنوان یاران و خواص امام زمان را از طریق رابط به دست امام برسانند و مهمتر از همه اینکه تمامی کسانی که نقش وی را به عنوان رابط پذیرفته بودند را در آن لیست گنجاندند تا ثمره تلاششان محفوظ بماند. حتی بعد از اینکه این فرد مدعی با تشخیص اسکیزوفرنی حاد در بیمارستان بستری گردید اطرافیانش باز هم دست از این تلاشهای هذیانیشان برنداشتند و تا مدتها از کرامات و فضائل عجیب و غریب وی سخن به میان می آوردند.
جالبترین نمونه برای من فردی بود که در سطح فامیل و خانواده اش به رابط امام زمان معروف شده بود. اطرافیانش چنان با اعتقاد از او حرف می زدند که انگار با همه وجود ادعای او را پذیرفته اند و تلاش می کردند دیگران را هم در هذیان خودشان شریک کنند. وقتی از آنها دلیل خواستم با چنان خشم و عصبانیتی واکنش نشان دادند که از گفته ام پشیمان شدم. حتی لیستی هم تهیه کرده بودند تا اسامی سیصد و سیزده نفر را به عنوان یاران و خواص امام زمان را از طریق رابط به دست امام برسانند و مهمتر از همه اینکه تمامی کسانی که نقش وی را به عنوان رابط پذیرفته بودند را در آن لیست گنجاندند تا ثمره تلاششان محفوظ بماند. حتی بعد از اینکه این فرد مدعی با تشخیص اسکیزوفرنی حاد در بیمارستان بستری گردید اطرافیانش باز هم دست از این تلاشهای هذیانیشان برنداشتند و تا مدتها از کرامات و فضائل عجیب و غریب وی سخن به میان می آوردند.