۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

همجنس گرایان ایرانی

          نمی دانم که بعضی از انکار واقعیات چه سودی می برند که اینگونه بر خورشید حقیقت پرده تیره می افکنند و واقعیت را در قالبی واژگونه به نمایش می گذارند و زبان به انکار مشکلی به نام همجنس گرائی می گشایند . یافته های شخصی ام در کلینیک و همچنین پژوهشهای متعددی که در این زمینه انجام شده است آمار همجنس گرائی را در ایران نه کمتر که به روایاتی بیشتر از استاندارد جهانی اعلام می نماید. در چهره مراجعان دردمند همجنس گرایم ترکیبی از خشم و نفرت و افسردگی شدید را می توان به عینه مشاهده کرد. آنان درمانده و ناتوان و ناامید از گشایشی حتی اندک در مشکلات بیشماری که با آن دست و پنجه نرم می کنند روزگار می گذرانند و بیشترین شکایتشان احساس تنهائی عمیقی است که در بین افراد دیگرتحمل می کنند. ضجه های دردمندانه اینان و فریادهایی از سر کمک خواهی در جلسات اولیه رواندرمانی شاید تابلوی مشترک بالینی همه اشان باشد. به مرور که پروسه درمان رو به پیشرفت می گذارد و بینش یابی و ریشه یابی علائمشان تسریع می گردد می شود گلخنده هایی از رضایت و امید را بر چهره اشان مشاهده کرد . بسیاری از رواندرمانگران معتقدند که نمی توان تغییرات اساسی در جهت رفع کلی علائم در همجنس گرایان ایجاد نمود اما تجربه شخصی من خلاف آن را به اثبات می رساند. نمی شود برای فردی که دو پایش را بریده اند تصور روییدن پای جدید نمود ولی می توان سازگاری وی را بدان حد افزایش داد تا مشکل خویش را بپذیرد و خود را با آن انطباق دهد و زندگی به آرامش سپری سازد. چنین حکایتی در مورد اینان نیز صادق است.

۱۸ نظر:

پژمان گفت...

چرا می گید که باید مشکل خودمون رو بفهمیم در حالیکه مشکلی نداریم.من که در این مورد هیچ احساس مشکلی نمی کنم.ن آدم هایی امثال من(حداقل خود من) هیچ مشکلی نداریم که بخوایم خودمونو تغییر بدیم و با هاش کنار بیاییم.
در زندگی شخصی و انسانی من شاید مشکلات و یا نقاط ضفی و جود داشته باشد اما مطمئنا همجنسگرایی یکی از این مشکلات نیست.

پژمان گفت...

من دو دست دارم. هر دست من پنج انگشت دارد. آسمان آبی است. البته شب ها هم سیاه می شود. ماه به دور زمین می چرخد. زمین به دور خورشید می چرخد. زمین گرد است. این ها همه بدیهی هستند. برای من همجنس گرایی شاید از همه مثال هایی که گفتم هم طبیعی تر و بدیهی تر باشد. هیچ وقت نتوانستم با همجنسگراهایی ارتباط بر قرار کنم که چپ و راست نرمال بودن خود را جار می زنند . همین تلاش مذبوهانه برای اثبات عادی بودن تنها دلیل غیر طبیعی شمردن شما از نظر سایرین است.عده ای با پشتکار مثال زدنی و تا حدودی مضحک صفحات وب و مجلات مختلف را زیر و رو می کنند و تا به تحقیق نصفه نیمه یا مقاله ای در زمینه همجنس گرایی می رسند از شادی بال در می آورند. آن را در بوق و کرنا می کنند .من هیچ دلیلی نمی بینم که افراد همجنسخواه برای کسی توضیح بدهند که چرا همجنسخواه شدند.شما همینی هستید که هستید.این گدایی اعتبار دون شآن هر انسانی است.

ناشناس گفت...

سلام آقای دکتر
من نظرات مربوط به" مرد 27ساله گرایش به همجنس" را خوانده ام و نظر هم داده ام. با توجه به نظراتی که شما حذف کردید به نظر می رسد با تغییر موافق نیستید و پذیرش وضع موجود را بهترین راهکار برای یک همجنس گرا می دانید، تایید می کنید؟ شما که اذعان کرده اید همجنس گرایان در ایران مشکلات زیادی دارند چرا به صراحت نظر نمی دهید و راه حل یا راه بهبود وضعیت موجود را بیان نمی کنید؟

ناشناس گفت...

به نظر من هم جنس گراها شاید در دام افراد ناباب افتاده و گول خورده و تن به این کار داده اند در دوران کودکی و بعد که بزرگتر شده اند به دلیل لذتی که از این کار میبرند تا زمان های طولانی به این کار ادامه میدهند.

پژمان گفت...

جناب ناشناس بهتره نظریه آبگوشتی روانشناسانه خودتو در مورد همجنسگرا شدن آدمها واسه خودت نگه داری

ناشناس گفت...

سلام
من فکر میکنم که توی جامعه ما به دلیل اینکه دوستی با هم جنس معمول تره و از نظر عرفی هیچ ایرادی نداره و از طرف دیگه به دلیل شرایط اقتصادی - اجتماعی - عرفی نمیشه با جنس مخالف رابطه برقرار کرد و از طرف دیگه میل جنسی را هم نمیشه سرکوب کرد دسترسی به هم جنس آسونتر از جنس مخالفه . من خودم چند سال درگیر چنین مسئله ای بودم ولی هیچ وقت وجدان راحتی نداشتم. حالاکه ازدواج کردم میفهمم اشتباه کردم.

ريحانه .م گفت...

مگر اينکه انسان به هم جنس خود علاقه مند باشد عيب است؟....

ناشناس گفت...

اصلا بگید مگه میشه دو تا غیر همجنس عاشق هم بشن؟ من که اصلا درک نمیکنم.
اصلا از چی چی هم خوششون میاد؟
این احمقانه هستش.از خودشون هم بپرسی مثل یه موجود احمق نمیتونن بگن از چی هم خوششون میاد.

مانی آذری گفت...

سلام
اميدوارم هميشه سلامت و با جرأت باشيد
ممنون كه اونقدر جرأت داشتيد تا علمتون رو به اعتقادات موروثي ترجيح بديد و در مقام يك روانكاو بپذيريد كه ما هم جزوي از جامعه ايم
كسي هستيم كه مي خواهيم در اين جامعه مثل ديگران با ما برخورد شود نه كمتر نه بيتشر
اميدوارم نوشته هاتون در باب همجنـسگرايي تداوم پيدا كنه
ممنون

ناشناس گفت...

به نظر من اصولاً هیچ کس دگرجنسگرا یا همجنسگرا نیست. تصورات و تمایلات جنسی ما بیشتر اکتسابی و عادتی هستند. فکر می کنم این دسته بندی ها درست نیست. فکر می کنم همه ی افراد به طور بالقوه به همجنس و جنس مقابل تمایل دارند. تکذیب کردنش فایده ای نداره.

ناشناس گفت...

به نظر من اصولاً هیچ کس دگرجنسگرا یا همجنسگرا نیست. تصورات و تمایلات جنسی ما بیشتر اکتسابی و عادتی هستند. فکر می کنم این دسته بندی ها درست نیست. فکر می کنم همه ی افراد به طور بالقوه به همجنس و جنس مقابل تمایل دارند. تکذیب کردنش فایده ای نداره.

ناشناس گفت...

salam khahesh mikonam komakam konin man hesi be jense mokhalefam nadaram . in mozo azabam mide komakam konin

ناشناس گفت...

میشه راجع به لز ها هم مطلب بذارید؟
از لز هایی که احتمالا بهتون مراجعه کرده,روایات واقعی...
در ضمن شاید واسه پسرا این مزخرفات تجاوز بهشون موقعی که کودک بودن درست باشه ولی واسه دخترا چی میخواین بگین؟؟؟

ناشناس گفت...

تو رو خدا به جای این که اینقدر از نظرات افلاطونی تون بگین،یه کم مطالعه کنین،تو سایت های مرجع برین،به جا آخوند محله با دو تا آدم با اطلاع حرف بزنید،اون موقع افاضه فیض بفرماید!
من همجنسگرا بدنیا اومدم،هستم و خواهم بود.و به عنوان یه مهندس موفق از صبح تا شب به ریش دگرجنسگرا ها ونظراتشون وعشق... شون می خندم!
اصلان هم نیاز ندارم کسی که منو نمی فهمه بخواد مثلا برام دل سوزی کنه!
فقط یاد بگیرین به دیگران احترام بزارید.

ناشناس گفت...

والا ما تو لایف هستم، بچه ها رو هم زیاد می بینیم. شاید از تنهایی و بی یاری بنالیم اما نه خشمگینیم و نه نفرت داریم. این همومفوب ها هستند که نفرت دارند و البته ترحم انگیز. اون هایی که شما می بینید کسایی هستند که گراش خودشون رو به شما درد علام می کنند و شما فکر می کنید باید درد رو درمان کرد.
عزیزم همچنس گرایی یک احساس عادیه! یک گرایش جنسی که به همجنس هست مثل شما که به غیر همجنس دارد.
من که هیچ دردی نمی بینم جز بی شواد هایی که تجربه شخصی رو به جای علم به مردم قالب می کنند!!!!!!

ناشناس گفت...

من همجنس گرا هستم و به این گرایشم افتخار میکنم. هیچ وقت نمیتونم خودمو چیزی غیر از این که هستم تصور کنم. آدم موفقی هستم و افراد زیادی که مثل خودم میشناسم همگی افراد تحصیلکرده وموفقی هستن. به نظر من اگر تبعیض اجتماعی و مجازاتهای کیفری درمورد این گروه وجود نداشته باشه، اونها از نظر کارکرد انطباقی هیچ تفاوتی که با دگرجنس گراها ندارن هیچ؛ اغلب بسیارفرهیخته تر و موفق تر از سایرین هستند. با این حال این دیدگاه شما به مراتب امیدوارکننده تر از سایر روانشناسانی هست که دیدم -که متأسفانه اغلب بسیار ناآگاه وبعضاً هوموفوب هستند-.

ناشناس گفت...

بسيار دوست داشتم که خود را معرفي کنم و در آينده اي نه چندان دور اين کار را مي کنم تا تمام انسانهايي که مثل من هستند تا اين سن ( 30 سال) در عذاب نباشند.
من يک همجمسگرا هستم و امروز اين را با افتخار مي گويم چون مي دانم که ديگر نه يک گناه است نه بيماري است و نه حتي يک معلوليت مادر زادي . يک طبيعت است. براي آنها يي که نمي دانند پيشنهاد مي کنم به سايت wiki بروند و در آنجا نظرات غيرمغرضانه را بخوانند.
من از زمان بلوغ فيزيکي به دختران جذب ميشدم و اين مساله به گونه اي بود که در ابتدا مرا به سمت تغيير جنسيت برد و فکر مي کردم من مردي هستم که در بدن يک زن متولد شده تا اينکه روزي يکي از دوستان Transsexualبه من گفت که مواظب باش، در ايران همه ي همجنسگرا ها را به سمت تغيير جنسيت ترغيب مي کنند ولي ببين اگر واقعا Transsexualهستي عمل کن و من صبر کردم. شک کردم و مطالعه کردم. بسيار عذاب کشيدم ، نمي خواستم همجنسگرا باشم ، جنگيدم، به دنبال روان درماني رفتم ، مذهبي نبودم ولي به سمت مدهب رو آوردم دعا کردم ، نماز خواندم از خدا خواستم که تغيير کنم به دنبال عرفان رفتم ، از رني که دوستش داشتم و او نيز به من عشق مي ورزيد بريدم و او نيز تنها يک جمله گفت (با تو هستم چه تغيير جنسيت دهي ، چه با بدن يک زن lمرا بخواهي و چه مرا تنها به عنوان يک دوست و خواهر بخواهي ) من جنگيدم و او هم با من جنگيد
با همه سختي ها ، من در همان ايران درس خواندم و phd گرفتم.
تحقيق کردم که چه مي توانم بکنم تا عوض شوم . با پسران زيادي بيرون رفتم چه براي دوستي و چه براي ازدواح و هرگز کوچکترين تمايلي حتي براي گرفتن دست يک پسر به من دست نداد.
الان که اين مطلب را مي نويسم در آمريکا هستم. در اينجا نيز افراد مذهبي و متعصب زياد وحود دارد. اما بپرسيد از نحوه برخورد مردم با اين مساله. وجود ارگانهاي حمايتي از LGBT ها و از خانواده هاشون. اينحا معيارها يک حورده فرق داره. براي يک انسان ارزش قايل هستند ، حتي براي عقيده ي اشتباه يک انسان . گويا آنها بيشتر معني اين آيه قرآن را فهميده اند :
مبادا گروهي شما از انسانها گروهي ديگر را به سخره بگيرند، شايد آن گروه در نزد خدا از شما بالا تر باشند.
اينحا بخث سر وجود و عدم وجود اين افراد نيست ، اينجا بجث بر سر پذيرفتن آنها به عنوان يک انسان و سبک زندگي آنها نيست ، اينجا هرکس مي تواند هر طور که شادتر است زندگي کند تا جايي که به ديگران صدمه نزند، ايجا بحث بر سر قانون ازدواج و تغيير نام ازدواج به civil union است. اينجا فرزندان بزرگ شده ي افراد همجنس گرا که خود دگر جنسگرا هستند براي دفاع از حقوق پدرانشان و مادرنشان به دادگاه و مجلس و ... مي روند.
وقتي آمدم اينجا و ديدم چگونه با اين مساله رفتار مي شه بسيار متاسف شدم براي عمري که بيهوده جنگيدم . براي سالهايي که از زني که دوستش داشتم و دارم دور شدم و براي خودم دلم سوخت براي تمام آنهايي که مثل خودم هستند دلم سوخت و با خود عهد کردم که بنويسم براي شما، براي دختران و پسران ايراني بي گناهي که مي‌سوزند در ايران براي پدران و مادران پر تعصب،
و به زودي براي دنيا مي نويسم که چه بر من گذشته .
و اين پاسخ من است بعد از اين همه جنگيدن به تمام آنهايي که عوض شدند و نشدند :
راه حل خود را، راه و رسم زندگي خود را به بقيه مردمان تعميم ندهيد، اجبار نکنيد، تعليم ندهيد، فقط به آنها بگوييد که چگونه زتدگي کرده ايد و بگذاريد آنها خود راه خود را بيابند و بگويي که هر چه باشند دوستشان داريد، هر چه باشند عاشق آنها هستيد، آنها را نرانيد ، مسخره نکنيد، سرزنش نکنيد نترسانيد و دور نکنيد شايد آنها در نزد خدا بهتر از شما باشند.
من همحنسگرا هستم و براي اينکه بالاخره پذيرفتم و با خودم آشتي کردم و دست از سرزنش خودم برداشتم خوشحالم. مي خواهم از اين بعد زندگي کنم. مي خواهم برم دنبال اون زني که دوستش داشتم و بهش بگم که اگر چه تا الان 6 ساله که مثل خواهر با من بودي ولي مي خوام همسرم باشي و مي خوام همه سالهاي جوانيم که بيهوده رنج بردم را جبران کنم.

reza az karaj گفت...

همجنس گرایی یه چیزی تو وجودته مثل ماهیت یک شئی یا آب و خاک
ماهم ماهیتمون گی هست
شاید ادای تغییر دادن را بتونیم در بیاریم ولی تغییر نمیکنیم